تشبیه امام علی از بعثت پیامبر چیست
مهدی
بچه ها کسی جواب رو میدونه ؟
تشبیه امام علی از بعثت پیامبر چیست را از این سایت دریافت کنید.
بعثت از ديدگاه اميرالمؤمنين علیه السلام
Skip to main content
سید علی نقی فیض الاسلام
سید جعفر شهیدی محمد دشتی محمدتقی جعفری مصطفی زمانی علی اصغر فقیهی عمران علیزاده حسین استاد ولی عبدالمحمد آیتی حسین انصاریان ناصر مکارم شیرازی
مترجمین / حافظین / مروجین
محققین / شارحین
رونمایی از پوستر نخستین جشنواره سراسری راه روشن
واکنش متفاوت آیتالله جوادی آملی به ریزش «متروپل» آبادان
برگزاری مسابقات قرآن کریم و نهج البلاغه
بررسی مبانی امنیت اجتماعی در نهج البلاغه
1 / 54 بعد
شايسته نيست به سخنى كه از دهان كسى خارج شد، گمان بد ببرى ، چرا كه براى آن برداشت نيكويى مى توان داشت.
شناخت شناسی معارف نهج البلاغه مقالات
دانستنی های نهج البلاغه
معرفی منابع مکتوب
خانه > معارف نهج البلاغه (نبوت) > بعثت از ديدگاه اميرالمؤمنين علیه السلام
بعثت از ديدگاه اميرالمؤمنين علیه السلام
بعثت حضرت خاتم الانبيا محمد مصطفي(ص)، بي ترديد، عظيم ترين، تأثيرگذارترين و پر رمز و رازترين پديدة هستي است؛ چرا كه خداوند متعال پس از گذشت بيش از ششصد سال از بعثت آخرين پيامبر و طي دوران طولاني فترت، كامل ترين، جامع ترين و متعالي ترين دين را به دست كامل ترين، جامع ترين و متعالي ترين موجود جهان آفرينش به انسان ها ارزاني داشت و درهاي خزائن حكمت و معرفت خود را بر آدميان گشود.
با بعثت حضرت ختمي مرتبت(ص) چنان انقلابي در ارض و سماء و ملك و ملكوت رخ داد كه پيش از آن هرگز سابقه نداشت. بي شك درك و فهم چنين رويداد عظيمي تنها در توان كساني است كه خود مستقيماً از چشمة حكمت و معرفت پيامبر خاتم(ص) سيراب شده؛ و بعثت را با همه وجود حس كرده و حتي صداي شيطان را به هنگام نزول وحي بر پيامبر(ص) شنيده است؛ كسي به تعبير پيامبر اعظم(ص) همة آنچه را كه رسول خدا ديده است، به چشم خود ديده و همة آنچه را كه آن حضرت شنيده، به گوش خود شنيده و تنها تفاوت او با پيامبر اين بوده كه به مقام نبوت نرسيده است.1
آري، او كسي نيست جز خانه زاد وحي، برادر و وصي رسول خدا، حضرت اميرمؤمنان(ع).
با توجه به آنچه گفته شد، در اين مقاله نگاهي سريع و گذرا خواهيم داشت بر آن دسته از خطبه ها و كلمات امير بيان، علي(ع) كه در آنها از بعثت و نبوت حضرت ختمي مرتبت(ص) سخن به ميان آمده است.
امير مؤمنان علي(ع) در نخستين خطبة نهج البلاغه، دربارة بعثت پيامبران الهي و از جملة پيامبر خاتم(ص) مي فرمايد:
و خداوند پاك از ميان فرزندان آدم پيغمبراني برگزيد و از ايشان به زبان وحي پيمان گرفت، در زماني كه بيشتر آفريدگان پيمان خدا را وارونه و به حق او نادان بودند و براي وي مانندها گرفته بودند. شياطين راه آنها را از خداشناسي زده بودند و به گمراهي كشيدند، پس پيامبران خود را برانگيخت، و يكي پس از ديگري فرستاد تا عهد خداشناسي را كه در فطرت آدمي بود باز طلب كنند، و نعمت از ياد رفته را باز به ياد آورند، و با مدد حجت و برهان آنان را به راه آورند، و گنجينه هاي دانش پنهاني را برون آرند و راز هستي را در ديدگانشان بنمايند. چه از آسماني كه فراز سر ايشان است، و چه گهواره اي كه در زير پايشان گسترده، و چه از انواع معيشت ها كه زنده شان مي دارد، و اجل هايي كه نابودشان مي كند، و بيماري هايي كه ماية فرسودگي آنان مي گردد، و بلاهاي هولناك زمانه كه پياپي برايشان وارد مي شود، و هيچ گاه خداي پاك از آفريدگان خود، پيغمبر يا كتاب يا برهان قطعي يا روشي استوار را مضايقه نفرموده، پيامبراني كه با وجود شمار كم و داشتن دشمنان بسيار از رسالت وحي بازنماندند. گاه از ايشان پيامبراني بودند كه اسم پيغمبر بعد از خويش را مي دانستند و يا پيغمبران پيشين آنها را مي شناخته اند. بدينگونه قرن ها سپري و روزگار طي شد و پدران رفتند و دنيا را به فرزندان خود وانهادند، تا اينكه خداي پاك محمد(ص) را براي وفاي به وعدة خويش و اكمال نبوت مبعوث فرمود، در حالي كه از پيغمبران پيشين پيمان گرفته بود، و نشانه هايش آشكار، و ميلادش فرخنده بود.
در آن زمان ساكنان زمين هر يك جزء مذهبي متفرق، و با خواست هايي پراكنده بودند، و به راه هاي گوناگون مي رفتند: گروهي خدا را همتاي خلق دانسته، و گروهي در نام او تصرف روا مي داشتند يا به غير او مي پيوستند. پس پروردگار آنان را به وسيلة آن پيامبر از گمراهي به راه راست راهبر شد، و ايشان را از جهالت رهانيد.
سپس خداوند پاك ديدار خود را براي محمد(ص) برگزيد و او را در جوار خويش شايسته ديد و تمايلش را به سوي خود رهنمون شد، و از بلاهايش رهانيد. و روحش را كريمانه به سوي خويش خواند ـ درود بر وي و خاندان وي باد ـ او نيز چون پيامبران امت هاي ديرين براي شما ميراثي گذاشت؛ زيرا كه ايشان امت خود را وانگذاردند مگر به رهنمون راهي روشن و نشانه اي معين. محمد(ص) نيز كتابي را كه از سوي پروردگارتان بر او فرود آمده بود، در ميان شما نهاد؛ كتابي كه احكام حلال و حرامش در آن بيان و واجب و مستحب و ناسخ و منسوخِ آن روشن شده بود. معلوم داشته كه چه كارهايي مباح است و كداميك واجب يا حرام. خاص و عام چيست و در آن اندرزها و مثال هاست. مطلق و مقيد و محكم و متشابه آن را آشكار ساخته.
فلسفه بعثت از منظر امیرمومنان حضرت علی (ع)
امیرالمؤمنین علیهالسلام در نهجالبلاغه و امام صادق (ع) در دعای ندبه بهصورت مشترک به یکی از فلسفههای مهم بعثت رسولالله (ص) اشاره میکنند.
فلسفه بعثت از منظر امیرمومنان حضرت علی (ع)
امیرالمؤمنین علیهالسلام در نهجالبلاغه و امام صادق (ع) در دعای ندبه بهصورت مشترک به یکی از فلسفههای مهم بعثت رسولالله (ص) اشاره میکنند.
به گزارش خبرگزاری صداوسیما، برای فهم فلسفۀ بعثت برای دوری از برداشتهای شخصی، ضروری است به قرآن و شاگردان مکتب وحی رجوع کنیم؛ منابعی که خود رسول الله صلی الله علیه و آله برای امت خود بهیادگار گذاشت و فرمود که اگر به آن دو تمسک بجویید، هرگز گمراه نمیشوید «اِنْ تَمَسَّکْتُمْ بِهِما لَنْتَضِلُّو».
امیرالمؤمنین ضمن بیان فلسفه بعثت پیامبران فرمود:
«پس خداوند رسولانش را برانگیخت و پیامبرانش را بهدنبال هم بهسوی آنان گسیل داشت تا:
۱ ـ ادای عهد فطرت الهی را از مردم بخواهند؛ لِیَسْتَأْدُوهُمْ مِیثَاقَ فِطْرَتِهِ
۲ ـ و نعمتهای فراموششده او را بهیادشان آورند؛ وَ یُذَکِّرُوهُمْ مَنْسِیَّ نِعْمَتِهِ
۳ ـ و با ارائه دلایل بر آنان اتمام حجت کنند؛ وَ یَحْتَجُّوا عَلَیْهِمْ بِالتَّبْلِیغِ
۴ ـ و نیروهای پنهان عقول آنان را برانگیزانند؛ وَ یُثِیرُوا لَهُمْ دَفَائِنَ الْعُقُولِ
۵ ـ و نشانههای الهی را به آنان بنمایانند که عبارتاند از آسمانی که بر بالای سرشان افراشته شده و زمین که گهواره زیر پایشان است، معیشتهایی که آنان را زنده میدارد و اجلهایی که ایشان را به دست مرگ میسپارد و ناگواریهایی که آنان را به پیری مینشاند و حوادثی که بهدنبال هم بر آنان هجوم میآورد؛ وَ یُرُوهُمْ آیَاتِ الْمَقْدِرَةِ مِنْ سَقْفٍ فَوْقَهُمْ مَرْفُوعٍ وَ مِهَادٍ تَحْتَهُمْ مَوْضُوعٍ وَ مَعَایِشَ تُحْیِیهِمْ وَ آجَالٍ تُفْنِیهِمْ وَ أَوْصَابٍ تُهْرِمُهُمْ وَ أَحْدَاثٍ [تَتَتَابَعُ]تَتَابَعُ عَلَیْهِمْ
سپس امیرالمؤمنین (ع) با اشاره به دوران بعثت نبی مکرم اسلام فرمود:
«بر این منوال قرنها گذشت و روزگار سپری شد، پدران در گذشتند و فرزندان جای آنها را گرفتند تا خداوند محمّد رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله را برای به انجام رساندن وعدهاش و به پایان بردن مقام نبوت مبعوث کرد، در حالی که از پیامبران نسبت به پذیرش رسالت پیامبر (ص) عهد گرفت، نشانههایش روشن و میلادش با عزت و کرامت بود. در آن روزگار، اهل زمین مللی پراکنده، دارای خواستههایی متفاوت و روشهایی مختلف بودند، گروهی خدا را تشبیه به مخلوق کرده، عدهای در نام او از حق منحرف بودند و برخی غیر او را عبادت میکردند، چنین مردمی را بهوسیله پیامبر از گمراهی به هدایت رساند و بهسبب شخصیّت او از چاه جهالت به در آورد؛ إِلَی أَنْ بَعَثَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ مُحَمَّداً [ص]رَسُولَ اللَّهِص لِإِنْجَازِ عِدَتِهِ وَ إِتْمَامِ نُبُوَّتِهِ مَأْخُوذاً عَلَی النَّبِیِّینَ مِیثَاقُهُ مَشْهُورَةً سِمَاتُهُ کَرِیماً مِیلَادُهُ وَ أَهْلُ الْأَرْضِ یَوْمَئِذٍ مِلَلٌ مُتَفَرِّقَةٌ وَ أَهْوَاءٌ مُنْتَشِرَةٌ وَ طَرَائِقُ مُتَشَتِّتَةٌ بَیْنَ مُشَبِّهٍ لِلَّهِ بِخَلْقِهِ أَوْ مُلْحِدٍ فِی اسْمِهِ أَوْ مُشِیرٍ إِلَی غَیْرِهِ فَهَدَاهُمْ بِهِ مِنَ الضَّلَالَةِ وَ أَنْقَذَهُمْ بِمَکَانِهِ مِنَ الْجَهَالَة.
امیرالمؤمنین علیهالسلام در این فراز به چند نکته دربارۀ فلسفۀ بعثت پیامبر (ص) اشاره دارند:
۱ ـ انجام رساندن وعده الهی (لِإِنْجَازِ عِدَتِهِ) ۲ ـ تکمیل نبوت (وَ إِتْمَامِ نُبُوَّتِهِ).
اما برای کشف این مفهوم، یعنی «انجام وعدۀ الهی» توسط رسول الله صلی الله علیه و آله، به دعای ندبۀ امام صادق علیهالسلام رجوع میکنیم. آن حضرت در این دعا مانند امیرالمؤمنین علیهالسلام ابتدا به معرفی رسولان الهی میپردازد و پس از آنکه برخی نعمات خداوند بر رسولان اولوا العزم را معرفی میکند، میفرماید «برای آنان وصی و جانشینی اختیار کردی، برای آنکه یکی بعد از دیگری مستحفظ دین و نگهبان آیین و شریعت و حجّت بر بندگان تو باشد از مدّتی تا مدّت معین، قرار دادی تا آنکه حق از قرارگاه خود خارج نشود و اهل باطل غلبه نکنند.» امام علیهالسلام زمانی که میخواهد این سیر را به عصر بعثت رسول گرامی اسلام (ص) ارتباط دهد، میفرماید: «تا آنکه این امر به حبیب و برگزیدهات محمّد صلی اللَّه علیه و آله منتهی شد؛ إِلی أَنِ انْتَهَیْتَ بِالْأَمْرِ إِلی حَبیبِکَ وَ نَجیبِکَ، مُحَمَّدٍ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ» و پس از آنکه برخی محبتها و نعمتهای خداوند بر ایشان را برمیشمارد، وعده خداوند دربارۀ غلبه دین خداوند در آخرالزمان بر تمام ادیان را معرفی میکند و میفرماید «وَ وَعَدْتَهُ أَنْ تُظْهِرَ دینَهُ عَلَی الدّینِ کُلِّهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ؛ و به او پیروزی دینش را بر تمام ادیان عالم بهرغم کراهت مشرکان وعده فرمودی»
این قسمت از دعای امام صادق (ع) منطبق بر فراز مربوط به فلسفۀ بعثت پیامبر (ص) است آنجا که امیرالمؤمنین (ع) فرمود خداوند وی را برای انجام رساندن وعدهای مبعوث کرد (لِإِنْجَازِ ع
ِدَتِهِ) و اشاره به آیۀ ۳۳ سوره مبارکه توبه یا آیۀ مشابه آن یعنی ۹ سوره مبارکه صف دارد، آنجا که خداوند میفرماید: «هُوَ الَّذی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدی وَ دینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَی الدِّینِ کُلِّهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُون؛ او کسی است که پیامبرش را با هدایت و دین درست، فرستاد تا آن را بر هرچه دین است پیروز کند، هرچند مشرکان خوش نداشته باشند.»، وعدهای که بناست سیر تکمیل آن در طول زمان و با ظهور حضرت امام عصر (عج) تحقق یابد.
بچه ها کسی جواب رو میدونه ؟
بلد نیستم