حرفه ای که فیلم ها رستوران ها و آثار هنری را
مهدی
بچه ها کسی جواب رو میدونه ؟
حرفه ای که فیلم ها رستوران ها و آثار هنری را را از این سایت دریافت کنید.
حرفه ای که فیلم ها رستوران ها و آثار هنری را بررسی و ارزیابی میکند • ❤️ تکست ناب
حرفه ای که فیلم ها رستوران ها و آثار هنری را بررسی و ارزیابی میکند دانلود و دریافت کنید با لینک مستیم به صورت کامل و اصلی از سایت تکست ناب.
این سایت در ستاد ساماندهی ثبت شده و طبق قوانین جمهوری اسلامی میباشد
حرفه ای که فیلم ها رستوران ها و آثار هنری را بررسی و ارزیابی میکند
حرفه ای که فیلم ها رستوران ها و آثار هنری را بررسی و ارزیابی میکندهر سال میلیاردها دلار در جهان برای خرید آثار هنری پرداخت میشود. برخی از آثار با قیمتهای چند ده میلیوندلاری میان کلکسیوندارها و مالکان خصوصی مبادله میشوند.
فرهنگنامه پدیدآورندگان مجلات رشد
آثار هنری چگونه ارزشگذاری میشوند؟
هر سال میلیاردها دلار در جهان برای خرید آثار هنری پرداخت میشود. برخی از آثار با قیمتهای چند ده میلیوندلاری میان کلکسیوندارها و مالکان خصوصی مبادله میشوند.
چهار قدم در نقد آثار هنری
اشاره نقد آثار هنری علاوه بر اینکه به هنرمند برای ادامه مسیرش کمک میکند، میتواند وسیلهای برای شناخت آن هنر برای مخاطبان اثر نیز باشد. بنابراین یکی از راههایی که معلم هنر میتواند هنر را به دانشآموزان بشناساند نقد هنری است. با نقد هنری دانشآموز زمان بیشتری را با اثر هنری خواهد گذراند و ریزبینانه به نکاتی که ممکن است در ابتدا از چشم پوشیده بماند توجه خواهد کرد. علاوه بر این، معلم میتواند به دانشآموزان خود کمک کند تا خلاقانه کارهای یکدیگر را نقد کنند. نقد یک استراتژی بحث شفاهی یا مکتوب است که برای تحلیل، توصیف و تفسیر آثار هنری استفاده میشود. اصولاً هر بینندهای به گونهای شخصی و متفاوت یک اثر هنری را مشاهده میکند، ولی همین بیننده با یادگیری اصول صحیح و درک راهکارهای ساده میتواند یک اثر هنری را بررسی و تجزیه و تحلیل کند. در فرایند نقد یک اثر هنری، چهار مرحله را میتوان از هم متمایز کرد: ۱. توصیف یا شرح، ۲. تحلیل، ۳. تفسیر، ۴. داوری یا ارزیابی در ذیل هر یک از این مراحل سؤالات ارزشمندی آمده است که میتواند برای نقد هر یک از هنرها مورد استفاده قرار گیرد. شما معلمان عزیز هنر اگر از این سؤالات استفاده کرده و به آنها پاسخ دهید یک روش جامع برای نقد آثار هنری خواهید داشت. البته این فرایند برای یادگیری و استفاده آسان دانشآموزان به زمان نیاز دارد و مدتی طول خواهد کشید. یک اثر نقاشی یا یک عکس هنری را به نمایش بگذارید و شروع کنید. توصیف از دانشآموزان بخواهید کار را بدون استفاده از کلمات ارزشی مانند «زیبا» یا «زشت» شرح دهند. از آنها بخواهید خیلی واقعگرایانه هرچه را که میبینند توصیف کنند و به همه جزئیات توجه داشته باشند. پاسخ به سؤالات زیر به شرح اثر منجر خواهد شد: ۱. پدیدآورنده اثر کیست؟ ۲. نوع اثر را مشخص کنید. (از دانشآموز بخواهید شاخه و زیرشاخه اثر را بیان کند.) ۳. عنوان اثر چیست؟ ۴. این اثر در چه زمانی خلق شده است؟ ۵. چه زمانی از شب یا روز است؟ چگونه میتوانید آن را بیان کنید؟ ۶. در اولین نگاه به تصویر چه چیزی توجه شما را جلب میکند؟ ۷. چه رویداد تاریخی مهمی همزمان با خلق اثر در آن مکان وجود داشته و چگونه در نحوه خلق این اثر دخالت داشته است؟ ۸. چه رنگهایی میبینید و هر یک را چگونه توصیف میکنید؟ ۹. عناصر کار ( مثلاً خطها، شکلها، نور و فضا) را شرح دهید. ۱۰. کیفیت فنی کار( یعنی ابزار و مواد) را شرح دهید. ۱۱. موضوع را شرح دهید. کل تصویر درباره چیست؟ آیا تصویر قابل درک است تحلیل در این مرحله به طور ذهنی این بخشها یا عناصر را از هم جدا کنید: از نظر بافت، شکل، نور، فرم، تاریک و روشنی و خصوصیات حسی؛ سپس نحوه استفاده هنرمند از آنها را جهت سازماندهی عناصر برای ایجاد یک ترکیب کامل شرح دهید. ۱. هنرمند از رنگها چگونه استفاده کرده است؟ ۲. رنگها چه تأثیری در کیفیت اثر دارند؟ ۳. هنرمند از اشکال در کار چگونه استفاده کرده است؟ ۴. از خطوط در کار چگونه استفاده شده است؟ آیا هنرمند از خطها به عنوان یک بخش مهم یا غالب استفاده کرده است و یا خطوط نقش متفاوت دیگری دارند؟ ۵. بافت در کار چه نقشی دارد؟ آیا هنرمند از توهم بافت استفاده کرده است؟ ۶. هنرمند از نور در کار چگونه استفاده کرده است؟ آیا توهم یک صحنه با چراغ و سایه وجود دارد و یا از نور و تاریکی به روشی انتزاعیتر استفاده شده است؟ ۷. به برخی نقاط تأکید در اثر (صحنه خاص، شکل یا حرکت) اشاره کنید. ۸. چه رابطهای بین سوژهها یا شخصیتها وجود دارد؟ ۹. به برخی از شباهتها در در اثر اشاره کنید؟ (مثل تکرار خطوط و …) ۱۰. تأثیر بصری و روحیه کلی کار چگونه است؟ ۱۱. هنرمند از ابزارهای کارش برای دستیابی به یک شیوه نگاه خاص و یا نقطه تأکید چگونه استفاده کرده است؟ تفسیر این بخش، توضیح معنای کار براساس آموختههاست و اینکه اثر چگونه بر روی افکار و احساس شما تأثیر میگذارد. با سؤالات زیر پاسخ مناسب برای این پرسش را پیدا خواهید کرد: هنرمند در تلاش بوده که چه بگوید؟ ۱. به نظر شما این اثر چه معنایی دارد؟ ۲. این موضوع برای شما چه معنایی دارد؟ ۳. این موضوع چگونه با شما و زندگی شما ارتباط دارد؟ ۴. هنگام تماشای اثر چه احساسی دارید؟ ۵. آیا فکر میکنید عناصری در اثر وجود دارد که نشانگر نمادها است؟ ۶. به نظر شما چرا این هنرمند تصمیم گرفته به این شیوه کار کند؟ ۷. چرا هنرمند این اثر را خلق کرده است؟ ۸. ویژگیهای بیانی را که در کار مییابید توصیف کنید. به عنوان مثال هنرمند برای توصیف خصوصیاتی مثل غمانگیزی، زشتی و…. از چه شیوه بیانی استفاده کرده است؟ ۹. آیا اثر، برای شما، یادآور چیزهای دیگری که قبلاً تجربه کردهاید، هست؟ (قیاس یا استعاره) ۱۰. این اثر چگونه با سایر ایدهها یا رویدداهای جهان ارتباط دارد؟ قضاوت یا ارزیابی پس از مشاهده دقیق، تجزیه و تحلیل و سپس تفسیر یک اثر هنری، شما آماده ارزیابی شخصی براساس دانش و درک خود هستید. این سؤالات ممکن است به شما در این راه کمک کند تا درباره موفقیت و یا شکست اثر قضاوت کنید. ۱. اگر فکر میکنید این اثر یک کار ارزشمند است، چه ارزشی در آن پیدا میکنید؟ مثلاً یک اثر هنری زیباست؟ یک پیام مهم اجتماعی را منتقل میکند؟ آیا بر جهانی که ما میبینیم، تأثیر میگذارد؟ ۲. اثر را با آثار مشابهی که خوب یا بد هستند، مقایسه کنید. ۳. آیا اثر اصالت دارد؟ چرا فکر میکنید اثر اصیل است یا نیست؟ ۴. آیا فکر میکنید این اثر برای دیگران سودمند است؟ فکر میکنید چه تأثیری بر دیگران دارد؟ ۵. اگر فکر میکنید کاری بیارزش است، دلیل آن چیست؟ آیا ناشی از استفاده ضعیف از عناصر هنر است؟ مثلاً عدم بیان شخصی یا فقدان تمرکز اصلی. به مرور زمان و با دیدن آثار مختلف و متفاوت و خواندن و شنیدن نقد آنها، معلومات دانشآموزان در زمینه هنری افزایش خواهد یافت. از طرف دیگر معلم هنر به دانشآموز نحوه درست نگاه کردن و تحلیل آثار هنری را خواهد آموخت. منابع ۱. سایت هنری دانشگاه Towso
نقد هنری
نقد هنری
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
، ۱۸۸۹، اثر گابریل فون ماکس.
نقد هنری نقدی است که به بحث و ارزیابی در آثار هنر بصری میپردازد.منتقدان هنر معمولاً آثار هنری را از جنبههای زیباییشناسی یا تئوری زیبایی مورد نقد و بررسی قرار میدهند. یکی از اهداف نقد هنری دستیابی به مبنای عقلانی برای درک هنر است.
انواع جنبشهای هنری منجر به تقسیم نقد هنری به رویکردهای مختلفی گردیده که هر کدام با استفاده از معیارهای مختلف خودشان به قضاوت بر روی آثار هنری میپردازند. رایجترین این تقسیمبندیها در حوزهٔ نقد، تقسیم آن به نقد و ارزیابی تاریخی (شکلی از تاریخ هنر) و نقد معاصر از کار توسط هنرمندان زنده است.
با وجود پیشداوریای که میگوید نقد هنری فعالیت بسیار کمخطرتری نسبت به تولید آثار هنری است، با گذشت زمان نظرات در باب هنر فعلی روزگار همواره مورد اصلاحات شدید قرار میگیرد. منتقدان گذشته اغلب به دو دلیل مورد تمسخر قرار میگرفتند: یا برای هم طرفداری از هنرمندان روزگار خود (مانند نقاشان آکادمیک در اواخر قرن ۱۹) یا رد هنرمندان روزگار که مورد تکریمند (مثل اوایل کار امپرسیونیستها). بعضی از جنبشهای هنری که توسط منتقدان با عناوین بیارزش نامگذاری شده بودند، آن نامها بعدها توسط هنرمندان سبک به عنوان یک نوع نشان افتخار استفاده میشد (به عنوان مثال امپرسیونیسم، کوبیسم) و اصل معنای منفی به فراموشی سپرده میشد.
اثر جیمز مکنیل ویسلر.
معروف است که جان راسکین یکی از نقاشیهای جیمز مکنیل ویسلر، یعنی «»، را با «پرتاب یک قوطی رنگ به سمت صورت عموم مردم» مقایسه کرد.
هنرمندان اغلب روابط بدی با منتقدان خود را داشتهاند. هنرمندان معمولاً نیاز به نظر مثبت منتقدان دارند تا آثارشان مشاهده و خریداری شود؛ متأسفانه برای هنرمندان، تنها نسلهای بعدی ممکن است آثارشان را درک کنند.
تاریخچه[ویرایش]
سرمنشأ[ویرایش]
اگرچه نقد هنری ممکن است سرمنشأ خود را در ریشههای هنر بیابد، نقد هنری به عنوان یک رویکرد معتبر به شکل امروزی آن در قرن ۱۸ به دست آمد.
اولین نویسندهای که به عنوان یک منتقد هنری در فرانسهٔ قرن ۱۸ شهرت کسب کرد لا فون دو سنینه بود که در مورد سالن ۱۷۳۷ نوشت. نوشتهٔ او در درجهٔ اول برای سرگرمی و در عین حال نوشتهای بود ضد سلطنتطلبی.
دنی دیدرو نویسندهٔ فرانسوی قرن ۱۸ اغلب به عنوان مخترع رسانهٔ مدرن نقد هنری شناخته میشود. «سالن ۱۷۶۵» دیدرو یکی از اولین تلاشهای واقعی به منظور به تصرف درآوردن هنر توسط کلمات بود. به گفته مورخ تاریخ هنر توماس ای. کرو «وقتی دیدرو شروع کرد به نوشتن نقد هنری، در حقیقت جای پایی درست کرد برای نسل اول نویسندگان حرفهای که ارائهٔ شرح و قضاوت آثار نقاشی و مجسمهسازی معاصرانشان حرفهشان شود. تقاضا برای چنین تفسیرهایی محصولی بود از رسم معمول مشابه نوینی که از آخرین آثار هنری نمایشداده شده در نمایشگاههای عمومی، منظم، رایگان روز خبر میدادند.»
چهرهٔ شاخص نقد هنری قرن ۱۹، شاعر فرانسوی شارل بودلر بود که اولین کار منتشرشدهٔ وی در باب مرور آثار هنری روز «سالن ۱۸۴۵» بود به دلیل جسارت سریعاً مورد توجه قرار گرفت. بسیاری از نظرات انتقادی وی در زمان خود تازه بودند، ازجمله دفاع او از اوژن دولاکروا و گوستاو کوربه. هنگامی که اثر معروف ادوار مانه، المپیا (۱۸۶۵)، که پرترهای از یک فاحشهٔ برهنه بود، و برای واقعگرایی آشکارش مورد انتقاد فراوان قرار گرفت، بودلر بهطور خصوصی در حمایت از دوست خود مشغول کار شد.[]
پیش از جنگ جهانی دوم[ویرایش]
اعضای گروه بلومزبری راجر فرای و کلایو بل منتقدان هنری انگلیسی قابل توجه قبل از جنگ جهانی دوم بودند. فرای معرف سبک پست امپرسیونیسم به این کشور، و بل یکی از بنیانگذاران رویکرد فرمالیستی به هنر است. هربرت رید به دفاع از هنرمندان مدرن بریتانیا از جمله پل نش، بن نیکلسون، هنری مور و باربارا هپورت پرداخت.[]
در آمریکا، کلمنت گرینبرگ برای اولین بار در سال ۱۹۳۹ با انتشار مقالهٔ آوانگارد و کیچ در مجلهٔ پارتیزان ریویو خود را به عنوان یک منتقد هنری نامید.
پس از جنگ جهانی دوم[ویرایش]
مانند شارل بودلر که در قرن نوزدهم به عنوان پدیدهٔ شاعرانمنتقد ظهور کرد، بار دیگر در قرن بیستم با چنین پدیدهای مواجه بودیم بهطوری که گیوم آپولینر، شاعر فرانسوی، تبدیل به قهرمان کوبیسم شد. کمی بعد، آندره مالرو، نویسنده و قهرمان جبش مقاومت فرانسه، بهطور گسترده در باب هنر مینویسد، بهطوری که شهرت وی فراتر از محدودههای اروپا میرود. جالب توجهاست که اعتقاد راسخ وی به اینکه پیشتازی آمریکای لاتین در نقاشی دیواری مکزیکی (اوروزکو، ریورا و سیکهایروس) است، پس از سفرش به بوئنوسآیرس در سال ۱۹۵۸ تغییر میکند. مالرو پس از بازدید از استودیوهای چند هنرمند آرژانتینی به همراهی رافائل اسکوئیرو، مدیر جوان موزهٔ هنر مدرن بوئنوس آیرس، جنبشهای پیشتاز هنری جدیدی که در آرژانتین نهفتهاست را اعلام میدارد. نکتهٔ در خور توجه این واقعیت است که اسکوئیرو، شاعر و منتقد مشهور که در طول دههٔ شصت به مقام مدیر فرهنگی سازمان کشورهای آمریکایی در واشینگتن دی سی رسید، آخرین نفر بود مصاحبه خوبی با هنرمند تقریباً فراموش شده، ادوارد هاپر، پیش از مرگ او، انجام داد که منجر به احیای دوبارهٔ نام او شد.[۱] و باعث شد این هنرمند آمریکایی به یک بار و برای همه زمانها مورد تقدیس قرار گیرد.
در دههٔ ۱۹۴۰ نهتنها فقط چند گالری (به عنوان مثال گالری هنر این قرن) بلکه تنها چند منتقد بودند که تمایل داشتند آثار پیشتازان هنری نیویورک را دنبال کنند. همچنین تعداد کمی از هنرمندان با پس زمینهٔ ادبی وجود داشتند، در میان آنها، رابرت مادروِل و بارنت نیومن بودند که به عنوان منتقدان هنری نیز فعالیت میکردند.
با وجود غیرمعمول بودن، در حالی که نیویورک و جهان با هنر آوانگارد نیویورک ناآشنا بود، در اواخر دههٔ ۱۹۴۰ اغلب هنرمندانی که امروزه نامشان ورد زبانهاست منتقدان تثبیتگر خوبی را به عنوان حامی خود داشتند: حمایت کلمنت گرینبرگ از جکسون پولاک و نقاشان میدان رنگ نظیر: کلیفورد استیل، مارک روتکو، بارنت نیومن، آدولف گوتلیب و هانس هافمن از آن جملهاست. در حالی که به نظر میرسید هارولد روزنبرگ نقاشان اکشن را ترجیح میدهد؛ نقاشانی نظیر ویلم دکونینگ و فرانتس کلاین. توماس ب هس، مدیر مسؤول نشریهٔ اخبار هنر، به دفاع از ویلم دکونینگ میپرداخت.
بچه ها کسی جواب رو میدونه ؟
بچهها کسی جواب را میدونه
آخه من هی میگردم