دانلود رمان دانشجوی مغرور من pdf
پریا
یعنی من واقعا موندم آخه این چه جور پارت گذاشته
چرا برنامه ریزی نمی کنید اخههههههه؟؟؟؟؟؟
من این رمان رو خیلیییییی دوست داشتم البته الانم خیلی دوسش دارم اما واقعا دیگه خسته شدم پارت هایی که میزارید قسمت هاش اشتباهه
بعدشم همه پارت هارو نمیزارید اگرم بخوایید بزارید خیلی طول میکشه
که اون موقع آدما نسبت به این رمان دلسرد میشن
شماها که واسه این رمان زحمت میکشید و وقت میزارید براش پس باید کاری کنید که خواننده ها هم ازش راضی باشن
#ارغوان 💖 ریاحی
الهه
سلام لطفا pdfکامل رمان رو بزارید
zarii
سلام چرا pdf کامل رمان دانشجوی مغرور من نیست تازه پارت هاشم نمیشه دانلود کرد🤕
Zahra
لطفا لینکشو بفرست 🙏🏻🙏🏻
یاسمن علیمردانی
رمان خیلی قشنگیه ولیییی کاششسش پی دی اف داشت قشنگتر میشد
دانلود رمان دانشجوی مغرور من pdf را از سایت پشتوک دریافت کنید.
رمان دانشجوی مغرور من
رمان دانشجوی مغرور من
قسمتی از رمان:
بی حوصله منتظر اومدن استاد داخل کلاس نشسته بودم ، نگاهم به بک گراند گوشیم
افتاد ، عکس امیرصدرا بود ، با هر بار دیدنش قلبم به درد میومد .
یاد روزی میفتم که من رو طلاق داد ، از وقتی هفت ساله بودم یادمه همه میگفتند شما
زن و شوهر میشید نشون کرده ی هم هستید ، وقتی چهارده ساله شدم ، به عقد
امیرصدرا بیست و پنج ساله در اومدم ، نه سال اختلاف سنی داشتیم اما این اصلا مهم
نبود .
جشن ازدواج ما برگزار شد ، و تو عمارت آقاجون یه خونه مجهز ساخته شده بود برای
ما زندگیمون رو شروع کردیم ، من عاشقانه دوستش داشتم اون هم طوری وانمود
میکرد که من رو دوست داره اما وقتی من هجده ساله شدم یه دعوا درست حسابی با
آقاجون افتاد
که هنوز بعد گذشت اون همه سال دلیلش رو نمیدونم ، من رو طلاق داد و برای
همیشه گذاشت رفت ، اما من هنوز عاشقش بودم و فراموشش نکرده بودم ،
نمیتونستم هیچکس رو به قلبم راه بدم کاش میتونستم دوباره برای یکبار شده
صورتش رو ببینم .
_ آناهید داری گریه میکنی !؟
با شنیدن صدای ساناز دستی به صورت خیس شده ام کشیدم و هول شده گفتم :
_ نه
خواست چیزی بگه که در کلاس باز شد ، سرم پایین بود که صدای آشنایی پیچید :
_ امیرصدرا مشایخ هستم استاد جدید این ترم شما .
این صدا صدای خودش بود مگه میتونستم صداش رو فراموش کنم ، با شک سرم و
بلند کردم ، با دیدنش احساس کردم روح از تنم خارج شد خودش بود
امیرصدرا بود ، استاد جدید این ترم شوهر سابق من بود ، چقدر عوض شده بود
صورتش مردونه تر شده بود ، اندامش ورزیده تر شده بود حتی نسبت به سابق خیلی
عوض شده بود میشد گفت یه آدم دیگه شده بود ، سریع دستی به صورت خیس شده
ام کشیدم و سرم رو پایین انداختم چونم بشدت داشت میلرزید بغض تو گلوم داشت
من رو خفه میکرد هی سعی میکردم ، امیرصدرا پسر عمه من بود …! یعنی عمه
میدونست اون برگشته پس چرا چیزی به ما نگفته بود
داشت حضور غیاب میکرد وقتی به اسم من رسید کمی مکث کرد
_ مهشید نجم .
فقط تونستم دستم رو بالا ببرم که سرش رو بلند کرد برای چند ثانیه نگاهمون گره
خورد ، سریع ازش چشم دزدیدم و سرم رو پایین انداختم اون هم بعد تموم شدن
لیست بلند شد و شروع کرد به درس دادن ، خیلی جدی بود
همینطور خشک هیچکس جرئت نداشت چیزی بگه ، گاهی نگاهش بهم میفتاد اما
نگاهش خیلی سرد و غریبه بود ، پوزخندی کنج لبهام نشست چه توقعی داشتم پس
که من رو فراموش نکنه اما مگه میشد .
وقتی ساعت کلاس تموم شد ، وسایلم رو داشتم جمع میکردم که نگاهم به دخترای
اطرافش افتاد احساس حسادت مثل خوره افتاد به جون من !
یکی نبود بهم بگه اون تو رو طلاق داد احمق الان ایستادی به چی خیره شدی اما همه
ی اینا به کنار باز هم من حسودیم شده بود .
زیر لب فحشی نثارش کردم و با عصبانیت از کلاس خارج شدم ، سوار ماشین خودم
شدم و
به سمت خونه روندم انقدر حالم خراب شده بود از دیدن امیرصدرا که نزدیک بود چند
بار تصادف کنم ، همین که داخل خونه شدم با ناراحتی به سمت اتاقم داشتم میرفتم
که …
صدای آقاجون باعث شد وایستم و به سمتش برگردم ، با صدای گرفته گفتم :
_ جان
_ بیا اینجا عزیزم
به سمتش رفتم کنارش نشستم ، دستی به سرم کشید و پرسید :
_ برای چی ناراحت هستی عزیزم !؟
با صدای گرفته ای گفتم :
_ ناراحت نیستم آقاجون دانشگاه درس …
_ امیرصدرا رو دیدی …!؟
از اینکه بی مقدمه داشت این سئوال رو میپرسید شکه شده بودم ، چند دقیقه ساکت
بهش خیره شدم و بعدش پرسیدم :
_شما از کجا میدونید ؟
_ چون امیرصدرا برگشته و امروز تو دانشگاه شما تدریس میکنه برای همین میدونم ،
و وقتی اومدی دیدم حالت چقدر خرابه پس یعنی دیدیش .
اشک تو چشمهام جمع شد
_ آقاجون خیلی سخت بود
_ میفهمم
_ من دوستش داشتم اما اون من رو طلاق داد ، من حتی سال ها بعد اون قضیه هنوز
نتونستم فراموشش کنم و هیچ مردی رو وارد زندگیم کنم ، شاید احمقانه باشه اما من
هنوزم خودم رو متعهد به اون میدونم .
آقاجون با تاسف سرش رو تکون داد و گفت :
_ تو نباید انقدر زود کم بیاری دخترم باید قوی باشی !.
_ چجوری آقاجون فکر میکردم فراموشش کردم ، فکر میکردم با دوباره دیدنش قلبم
نمیلرزه اما اینطوری نشد قلبم لرزید و خودم خیلی کم آوردم میفهمید !؟
آقاجون آه تلخی کشید و پرسید :
_ هنوز دوستش داری
_ جونم رو بخاطرش میدم …!
_ پس صبور باش شاید دوباره تونستی قلبش رو نرم کنی .
_ منظورتون چیه آقاجون !؟
_ امیرصدرا قراره بیاد و با ما زندگی کنه تو این عمارت پیش مادرش .
_ چی !؟
_ بخاطر مادرش برگشته شنیده حالش بد شده برای همین دوباره اومده .
_ پس چرا به من چیزی نگفتید !؟
_ میخواستم تو یه فرصت مناسب بهت بگم .
دانلودپارت 1
دانلودپارت 2
دانلودپارت 3
دانلودپارت 4
دانلودپارت 5
دانلودپارت 6
دانلودپارت 7
دانلودپارت 8
دانلودپارت 9
دانلودپارت 10
دانلودپارت 11
دانلودپارت 12
دانلودپارت 13
دانلودپارت 14
دانلودپارت 15
دانلودپارت 16جدید1بهمن
دانلودپارت 17جدید4بهمن
دانلودپارت 18جدید9بهمن
دانلودپارت 19جدید12بهمن
دانلودپارت 20جدید15بهمن
دانلودپارت 21جدید18بهمن
دانلودپارت 22جدید21بهمن
دانلودپارت 23جدید25بهمن
دانلودپارت 24جدید28بهمن
دانلودپارت 25جدید2اسفند
دانلودپارت 56جدید5اسفند
دانلودپارت 27جدید8اسفند
دانلودپارت 28جدید11اسفند
دانلودپارت 29جدید14اسفند
دانلودپارت 30جدید17اسفند
دانلودپارت 31جدید20اسفند
دانلودپارت 32جدید23اسفند
دانلودپارت 33جدید26اسفند
دانلودپارت 34جدید27اسفند
دانلودپارت 35جدید5فروردین
دانلودپارت 36جدید8فروردین
دانلودپارت 37جدید11فروردین
دانلودپارت 38جدید14فروردین
دانلودپارت 39جدید17فروردین
دانلودپارت 40جدید20فروردین
دانلودپارت 41جدید23فروردین
دانلودپارت 42جدید26فروردین
دانلودپارت 43جدید30فروردین
دانلودپارت 44جدید3اردیبهشت
دانلودپارت 45جدید7اردیبهشت
دانلودپارت 46جدید11اردیبهشت
دانلودپارت 47جدید15اردیبهشت
دانلودپارت 48جدید20اردیبهشت
دانلودپارت 49جدید25اردیبهشت
دانلودپارت 50جدید30اردیبهشت
دانلودپارت 51جدید3خرداد
دانلودپارت 52جدید9خرداد
دانلودپارت 53جدید13خرداد
دانلودپارت 54جدید18خرداد
دانلودپارت 55جدید23خرداد
دانلودپارت 56جدید28خرداد
دانلودپارت 57جدید2تیر
دانلودپارت 58جدید7تیر
دانلودپارت 59جدید12تیر
دانلودپارت 60جدید18تیر
دانلودپارت 61جدید24تیر
دانلودپارت 62جدید30تیر
دانلودپارت 63جدید8مرداد
دانلودپارت 64جدید17مرداد
دانلودپارت 65جدید24مرداد
دانلودپارت 66جدید1شهریور
دانلودپارت 67جدید21شهریور
دانلودپارت 68جدید29شهریور
اولین سیستم کسب درآمد از دانلود و گوش دادن آهنگ در ایران همین الانکلیک کنید
دانلود آهنگ جدید,فول آلبوم تمامی خوانندگان واردشوید
رمان فوق با توجه به آنلاین بودن هر 4 روز از آخرین زمان آپدیت در سایت بروز میشودساعت22
رمان های پیشنهادی که دیگران خوانند:
منبع مطلب : bartarinroman.xyz
مدیر محترم سایت bartarinroman.xyz لطفا اعلامیه سیاه بالای سایت را مطالعه کنید.اسم نوشته سایت تفریحی سرگرمی
دانلود رمان دانشجوی مغرور من تمامی پارت ها
خلاصه ای از رمان دانشجوی مغرور من :
بی حوصله منتظر اومدن استاد داخل کلاس نشسته بودم ، نگاهم به بک گراند گوشیم
افتاد ، عکس امیرصدرا بود ، با هر بار دیدنش قلبم به درد میومد .
یاد روزی میفتم که من رو طلاق داد ، از وقتی هفت ساله بودم یادمه همه میگفتند شما
زن و شوهر میشید نشون کرده ی هم هستید ، وقتی چهارده ساله شدم ، به عقد
امیرصدرا بیست و پنج ساله در اومدم ، نه سال اختلاف سنی داشتیم اما این اصلا مهم
نبود .
جشن ازدواج ما برگزار شد ، و تو عمارت آقاجون یه خونه مجهز ساخته شده بود برای
ما زندگیمون رو شروع کردیم ، من عاشقانه دوستش داشتم اون هم طوری وانمود
میکرد که من رو دوست داره اما وقتی من هجده ساله شدم یه دعوا درست حسابی با
آقاجون افتاد
که هنوز بعد گذشت اون همه سال دلیلش رو نمیدونم ، من رو طلاق داد و برای
همیشه گذاشت رفت ، اما من هنوز عاشقش بودم و فراموشش نکرده بودم ،
نمیتونستم هیچکس رو به قلبم راه بدم کاش میتونستم دوباره برای یکبار شده
صورتش رو ببینم .
* آناهید داری گریه میکنی !؟
با شنیدن صدای ساناز دستی به صورت خیس شده ام کشیدم و هول شده گفتم :
* نه
خواست چیزی بگه که در کلاس باز شد ، سرم پایین بود که صدای آشنایی پیچید :
* امیرصدرا مشایخ هستم استاد جدید این ترم شما .
این صدا صدای خودش بود مگه میتونستم صداش رو فراموش کنم ، با شک سرم و
بلند کردم ، با دیدنش احساس کردم روح از تنم خارج شد خودش بود
امیرصدرا بود ، استاد جدید این ترم شوهر سابق من بود ، چقدر عوض شده بود
صورتش مردونه تر شده بود ، اندامش ورزیده تر شده بود حتی نسبت به سابق خیلی
عوض شده بود میشد گفت یه آدم دیگه شده بود ، سریع دستی به صورت خیس شده
ام کشیدم و سرم رو پایین انداختم چونم بشدت داشت میلرزید بغض تو گلوم داشت
من رو خفه میکرد هی سعی میکردم ، امیرصدرا پسر عمه من بود …! یعنی عمه
میدونست اون برگشته پس چرا چیزی به ما نگفته بود
داشت حضور غیاب میکرد وقتی به اسم من رسید کمی مکث کرد
* مهشید نجم .
فقط تونستم دستم رو بالا ببرم که سرش رو بلند کرد برای چند ثانیه نگاهمون گره
خورد ، سریع ازش چشم دزدیدم و سرم رو پایین انداختم اون هم بعد تموم شدن
لیست بلند شد و شروع کرد به درس دادن ، خیلی جدی بود
همینطور خشک هیچکس جرئت نداشت چیزی بگه ، گاهی نگاهش بهم میفتاد اما
نگاهش خیلی سرد و غریبه بود ، پوزخندی کنج لبهام نشست چه توقعی داشتم پس
که من رو فراموش نکنه اما مگه میشد .
وقتی ساعت کلاس تموم شد ، وسایلم رو داشتم جمع میکردم که نگاهم به دخترای
اطرافش افتاد احساس حسادت مثل خوره افتاد به جون من !
یکی نبود بهم بگه اون تو رو طلاق داد احمق الان ایستادی به چی خیره شدی اما همه
ی اینا به کنار باز هم من حسودیم شده بود .
زیر لب فحشی نثارش کردم و با عصبانیت از کلاس خارج شدم ، سوار ماشین خودم
شدم و
به سمت خونه روندم انقدر حالم خراب شده بود از دیدن امیرصدرا که نزدیک بود چند
بار تصادف کنم ، همین که داخل خونه شدم با ناراحتی به سمت اتاقم داشتم میرفتم
که …
صدای آقاجون باعث شد وایستم و به سمتش برگردم ، با صدای گرفته گفتم :
* جان
* بیا اینجا عزیزم
به سمتش رفتم کنارش نشستم ، دستی به سرم کشید و پرسید :
* برای چی ناراحت هستی عزیزم !؟
با صدای گرفته ای گفتم :
* ناراحت نیستم آقاجون دانشگاه درس …
* امیرصدرا رو دیدی …!؟
از اینکه بی مقدمه داشت این سئوال رو میپرسید شکه شده بودم ، چند دقیقه ساکت
بهش خیره شدم و بعدش پرسیدم :
*شما از کجا میدونید ؟
* چون امیرصدرا برگشته و امروز تو دانشگاه شما تدریس میکنه برای همین میدونم ،
و وقتی اومدی دیدم حالت چقدر خرابه پس یعنی دیدیش .
اشک تو چشمهام جمع شد
* آقاجون خیلی سخت بود
* میفهمم
* من دوستش داشتم اما اون من رو طلاق داد ، من حتی سال ها بعد اون قضیه هنوز
نتونستم فراموشش کنم و هیچ مردی رو وارد زندگیم کنم ، شاید احمقانه باشه اما من
هنوزم خودم رو متعهد به اون میدونم .
آقاجون با تاسف سرش رو تکون داد و گفت :
* تو نباید انقدر زود کم بیاری دخترم باید قوی باشی !.
* چجوری آقاجون فکر میکردم فراموشش کردم ، فکر میکردم با دوباره دیدنش قلبم
نمیلرزه اما اینطوری نشد قلبم لرزید و خودم خیلی کم آوردم میفهمید !؟
آقاجون آه تلخی کشید و پرسید :
* هنوز دوستش داری
* جونم رو بخاطرش میدم …!
* پس صبور باش شاید دوباره تونستی قلبش رو نرم کنی .
* منظورتون چیه آقاجون !؟
* امیرصدرا قراره بیاد و با ما زندگی کنه تو این عمارت پیش مادرش .
* چی !؟
* بخاطر مادرش برگشته شنیده حالش بد شده برای همین دوباره اومده .
* پس چرا به من چیزی نگفتید !؟
* میخواستم تو یه فرصت مناسب بهت بگم .
دانلود تمامی پارت های رمان دانشجوی مغرور من
منبع مطلب : esmneveshte.ir
مدیر محترم سایت esmneveshte.ir لطفا اعلامیه سیاه بالای سایت را مطالعه کنید.جواب کاربران در نظرات پایین سایت
مهدی : نمیدونم, کاش دوستان در نظرات جواب رو بفرستن.
لطفا لینک کانال تلگرامش رو بزارین یا pdf رمان رو بزارین
رزز
چرا نمیشه رمان دانشجوی مغرور من را نصب کرد
نمیدونم
ببخشید میشه رمان کاملشو بزارین یعنی بتونیم برنامه رو دانلود کنیم
سلام ادمش؟
تو را خدا رمان بده
چرا هر چی روی پارت ها می زنم بالا نمی یاد ؟؟؟
واقعا براتون متاسفم مردمو مسخره کردین
سلام لطفا پی دی اف کامل رمان رو بزارید
سلام لطفا pdf رو بدین
چرا رمانو نمیده هرکاری میکنم نمیاره
من پی دی آف رمان و میخواستم اما این پی پی آف نبود
چی
با لینکش بدین دیگه اههه شورشو در اوردین
عرضع برنامه ریزی ندارین pdf, بزارین اخه این چ وضعشهههه هان؟ یعنی خاااااااااک
حداقل لینک کانالش بگین دیگه این چ نویسندگی هست،
سلام میشه pdfشو بدین. اخه این چ وضشه لینک کانال بدین حداقل، اینجا ک اصلا نمیشه چیزی خوند نصفه نیمه اس همش اههههه. ی کاری کنید دیگه اخه
چرا پی دی اف رمان دانلود نیشه اعصابمو خورد کرده
من تو روبیکا تا پارت ۱۲۰ این رمان رو خوندم خیلی رمان جالبیه ولی متاسفانه اون کانال خراب شد و من نتونستم بقیه شو بخونم
چرا دانلود نمیشه هر کاری می کنم
پی دی اف رمان نیس!!؟
رمان و تو سایت ویسگون میذاره
دانلود رمان دانشجوی مغرور من
سلام این رمان درمورد دخترو پسری هست که دختره خانواده اش رو ازدست داده وباپدربزرگش زندگی میکنه توسن کم به درخواست پدربزرگش با پسر عمه یعنی امیر صدرا ازدواج میکنه اینا عاشق همدیگه میشن ولی طی یه اتفاق امیرصدرا بدون اینکه مهشید روطلاق بده میره بعد چند سال که مهشید داره درس میخونه امیرصدرا روبه عنوان استاد خودش ملاقات میکنه پدربزرگ مهشید به امیرصدرا میگه بیاد تو خونه تی که مهشید هست زندگی کنه درحالی که مهشید مشکل قلبی پیدا کرده بعد چند وقت ازاینکه کنار همدیگه زندگی میکنن یه زن میاد ومیگه زن امیرصدراست ویه بچه هم داره مهشید حالش بد میشه به همین خاطر امیرصدرا واقعیت رو به مهشید میگه اینکه به خواست خودش مهشید روترک نکرده ومجبور بوده واین زن هم مجبور بوده عقد کنه به خاطر آبروی خانواده اش که پدرش باهاش رابطه داشته واین زن حامله بوده واین بچه ی خودش نیست وبرادرشه
یعنی چی این چه وضع پارت گذاشته
پس چرا این رمان هیچ جا دانلود نمیشه
اقا چرا ادمو میزارید تو. خماری من همون دو پارت رو خوندم چرا بقیش نمیاره اخههههههههههههه
ادامه این مطلب امیر صدرا دوباره عاشق دختر میشه پایان
تورخدا بزارین پی دی اف رو
اقااصن پارتشم واسم نمیادای بابایه کاری بکنیددیگع
خوبه
این چه طرز رمان نوشتنه نصفش نیس نصفش هست چرا باید چند ماه بدو بدو دنبال یه پارت جدید باشیم چه وضعشه اخه اصا اینام دان نمیشن که گذاشتین
چرا دانلود نمشه
چرا ادامش نیست
مسخره هاااا😡
کد پس رمانتون
آقا چرا نمیاره
برا چی دنلود نمیشه پارتا واقعا که مسخره کردین:/
رمان خیلی قشنگیه ولیییی کاششسش پی دی اف داشت قشنگتر میشد
چرا لینکش نیست
پی دی افشم باز نمیشه
😣😑😑🙄
چرا باز نمیشه
بابا بزارید جون مادرتون بزارید 😡😡🥺
روبیکا . کانال رمان☆ [دانشجوی مغرور من]☆
Mمنم رمان کاملش میخوام چطوربایددانلودکنم
من این رمان رو در سروش تا پارت 70 و خورده ای خوندم اومدم اینجا ک کاملشو بخونم ک اینجام نبود 😒
خوبه من قبلا رمانشو خوندم تا پارت دوم ولی الان هر کاری میکنم دانلود نمیشع
-سلام رمان خوبی من تا پارت دومش رو خوندم اما اینجا هر کاری میکنم دانلود نمیشه لطفا رسیدگی کنید
سلام بچه ها این رمان را میتونید ت برنامه سروش پلاس بخونید من اونجا میخونم اسم کانالش هم دانشجوی مغرور من است
چرا رو پارتها میزنم نمیارع
اهههههههه لینک کامل رمانو بزارید یک ساله دارم دنبالش میگردم
سلام لطفا پی دی اف کامل رو بزارید
هیچکدوم دانلود نمیشه
حالا ما که روبیکا نداریم چیکار کنیم ؟
سلام هرچی تلاش میکنم که از اول رمان بخونم نمیشه
چرا بالا نمیاد
چرادانلودنمیشه
چرا هرچی میزنم روش کلا باز نمیکنه اصن
سلام دوستان تو برنامه ایتا کانال باران عشق این رمان تا پارت ۷۸۳ گذاشته میتونین برین اونجا ادامش بخونین و منتظر بقیشم باشین ❤ من تو ایتا خوندم رمانو و بقیش رو میخواستم که دیدم اون خیلی جلوتره .
سلام چرا پارتا دانلود نمیشن
رمانت خوبه
چرا کاملش نیس
اخل ی کانال تو برنامه اینا ب اسم دانشجو مغرور من پی دی افش هست میتونید دان کنید
اقا خودت رحم کن دیگه
سلام ببخشید چرا رمان کاملش نیست اصلا نمیشه خوب خوندش که
باو این رمان اصن دان نمیشه مسخرمون کردی
چرا دان نمیشه😫😫😫😫
نمی شه دانلود کرد ای بابا😔
سلام این رمان در روبیکا کانالی به نام رمان❤طوری هست چند روز پیش تا پارت 579گزاشته شده و ادامه شو هم خواهند گذاشت.
چرا ادامه نداره هرچی سرچ می کنی نمیاره لطفا ادامه رمان رو بزارین
من تا پارت ۵۳ تو تلگرام خوندم و متاسفانه بقیه شو پیدا نکردم
و تو یکی از گروه های تلگرام از پارت ۱۱۸ گذاشته بودن
من نفهمیدم چیشد؟
نویسنده عزیز لطفا پارت گذاری هاتو درصت بزار جان هرکی دوص داریی فدات شم خیلی دوصت دارم ببینم اخرش چی میشح
اگه پارت گذاری هاتو دیر دیر یا اشتباه بزاری خاننده ها دلسرد میشن ازین رمان ط ک انقدر زحمت میکشی کارتوهم درصت بکن منم خدم نویسندم میدونم نوشتن رمان خیلی خیلی سخته پس خاعشها ب نظرات توجه کن
اگه میشه ادامشو بفرستید
سلام لطفا pdfکامل رمان رو بزارید
سلام چرا نمیتونم رمان دانشجو مغرور رو دانلود کنم
راهنمایی کنید چطوری میشه دانلود کرد این رمان رو
سلام وقت بخیر من هر کاری میکنم پارت های رمان برام باز نمیشه و میگه این رمان تو این سایت پاک شوده ازتون ممنون میشم دوباره رمان رو بزارید
سلام وقت بخیر من هر کاری میکنم پارت های رمان باز نمیشه میگه این رمان تو این سایت پاک شوده ازتون ممنون میشم دوباره از اول این رمان رو بزارید
رمان ارثیه مادر بزرگ هم قشنگه خیلی زیاد اونم بخوانید اون دیگه کل پارت هاشو با PDFمیشه دانلود کرد از گوگل.
لینک تلگرام چیه برم تو کانالش بخونم/
اصلا لینک نیست کجا رو باید دانلود کنیم دقیقا
کل رمان رو بفرستین
رمانه چرنده
برای من اصلا نمی یاد
آره واقعا 🤔
چرا پارت ها باز نمیشه حتی دانلود هم نمیشه
چرا رمان دانجشوی مغرور من دانلود نمیشه؟؟
باید کجا پی دی افش رو پیدا کنیم منم از پارت ۵۰ به بعد ندارم
بقیه پارت هارو از کجا پیدا کنیم از پارت 68 به بعد نیست 😭💔
رمان دانشجوی مغرور من
رمان عالیه اما اگر بشه پارت بیشتر بزارند بهتره
اگہ میشہ ادامہ اش را بفرستید باتشڪر
سلام دوستان امیدوارم خوب باشید عیدتون مبارک بچه ها خوب من همه ی رمان را در پیام رسان ایتا خودم فقد لینک کانال را پاک کردم شرمنده فقد بزارید بگم که آخر سر دوباره ازدواج میکنن
لطفا و خواهشا پارت بزارید
لینک کانال
یعنی من واقعا موندم آخه این چه جور پارت گذاشته
چرا برنامه ریزی نمی کنید اخههههههه؟؟؟؟؟؟
من این رمان رو خیلیییییی دوست داشتم البته الانم خیلی دوسش دارم اما واقعا دیگه خسته شدم پارت هایی که میزارید قسمت هاش اشتباهه
بعدشم همه پارت هارو نمیزارید اگرم بخوایید بزارید خیلی طول میکشه
که اون موقع آدما نسبت به این رمان دلسرد میشن
شماها که واسه این رمان زحمت میکشید و وقت میزارید براش پس باید کاری کنید که خواننده ها هم ازش راضی باشن
#ارغوان 💖 ریاحی
یعنی من واقعا موندم آخه این چه جور پارت گذاشته
چرا برنامه ریزی نمی کنید اخههههههه؟؟؟؟؟؟
من این رمان رو خیلیییییی دوست داشتم البته الانم خیلی دوسش دارم اما واقعا دیگه خسته شدم پارت هایی که میزارید قسمت هاش اشتباهه
بعدشم همه پارت هارو نمیزارید اگرم بخوایید بزارید خیلی طول میکشه
که اون موقع آدما نسبت به این رمان دلسرد میشن
شماها که واسه این رمان زحمت میکشید و وقت میزارید براش پس باید کاری کنید که خواننده ها هم ازش راضی باشن
#ارغوان 💖 ریاحی
یعنی من واقعا موندم آخه این چه جور پارت گذاشته
چرا برنامه ریزی نمی کنید اخههههههه؟؟؟؟؟؟
من این رمان رو خیلیییییی دوست داشتم البته الانم خیلی دوسش دارم اما واقعا دیگه خسته شدم پارت هایی که میزارید قسمت هاش اشتباهه
بعدشم همه پارت هارو نمیزارید اگرم بخوایید بزارید خیلی طول میکشه
که اون موقع آدما نسبت به این رمان دلسرد میشن
شماها که واسه این رمان زحمت میکشید و وقت میزارید براش پس باید کاری کنید که خواننده ها هم ازش راضی باشن
#ارغوان 💖 ریاحی
یعنی من واقعا موندم آخه این چه جور پارت گذاشته
چرا برنامه ریزی نمی کنید اخههههههه؟؟؟؟؟؟
من این رمان رو خیلیییییی دوست داشتم البته الانم خیلی دوسش دارم اما واقعا دیگه خسته شدم پارت هایی که میزارید قسمت هاش اشتباهه
بعدشم همه پارت هارو نمیزارید اگرم بخوایید بزارید خیلی طول میکشه
که اون موقع آدما نسبت به این رمان دلسرد میشن
شماها که واسه این رمان زحمت میکشید و وقت میزارید براش پس باید کاری کنید که خواننده ها هم ازش راضی باشن
#اغوان 💖 ریاحی
پیج اینستا ی نویسنده رو ندارین؟اگه داشتیم لطفا بهم بدین ایدیشو
سلام بچه ها لطفا بهم بگین چطوری میتونم پی دی اف رمان دانشجوی مغرور من رو دانلود کنم .مرسی 🙏
اطلاعات چی
وااای چرا pdfاین رمانو نمیشه پیدا کرد؟!
خسته شدم
انقدر ......
تا الان ک داشتم دنبال اسم رمان میگشتم
حالا هم باید جون بدم مستقیم کاملشو بخونم
سلام چرا pdf کامل رمان دانشجوی مغرور من نیست تازه پارت هاشم نمیشه دانلود کرد🤕
سلام همه چی رمان خیلی خوبه اما فقط کامل شو بزارید
لطفا پارت بعد ۷۳ رو بزارید لطفا
لطفاادامه رمان رابگذارید
سلام خسته نباشید.ببخشید من رمان دانشجوی مغرور من رو پارت ۷۳ ب بعدش رو پیدا نمیکنم میشه بزارید.و اینکه اگه امکانش هس بشه ب صورت پی دی اف.تشکر
متن کامل این رمان
چرا هر چی سرچ می کنم ادامه این رمان نیست
من کل رمان میخام
نمیدونم, کاش دوستان در نظرات جواب رو بفرستن.
چرا دانلود نمیشه