معنی گراییدن کلاس پنجم
مهدی
بچه ها کسی جواب رو میدونه ؟
معنی گراییدن کلاس پنجم را از این سایت دریافت کنید.
معنی گراییدن کلاس پنجم :: اسم نوشته مجله سرگرمی و تفریحی
معنی گراییدن کلاس پنجم جواب: گرایش
ghaleb>
اسم نوشته مجله سرگرمی و تفریحی
شامل عکس پروفایل،اسم،هم خانواده،عکس,بازیگران,مد و زیبایی,تعبیر خواب,سلامت
معنی گراییدن کلاس پنجم
ADMIN
چهارشنبه, ۲۶ آذر ۱۳۹۹، ۰۴:۰۳ ب.ظ
۱۱۱۴
معنی گراییدن کلاس پنجم
معنی گراییدن کلاس پنجم جواب: گرایش
۰ ۰
نظرات: (۰) هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
موضوعات
معما و چیستان (۵۶)
جواب سوالات درسی (۱۴۹۶)
اس ام اس (۳۹) نرم افزار (۱۹۹) کامپیوتر (۱۰۹) اندروید (۶۴) آموزش (۱۵) فونت (۸) بازی (۱۵۱) اندروید (۶۸) کامپیوتر (۲۳) ترینر (۳۶) اخبار (۶) حل جدول (۹۹) کلیپ (۱۳۰) عاشقانه (۲) غمگین (۳) تولد (۲) شاد (۱) متفرقه (۱) اسم (۴) مذهبی (۱) مقالات (۱۹۱۶) تعبیر خواب (۱۳۳) فال امروز (۲۱) بیوگرافی (۱۳) نمونه سوالات (۲۲) عکس (۴۸۱۷)
تصویر نوشته اسم (۱۶۱۹)
تولدت مبارک (۶۴۵) استیکر (۳۴۳) بازیگران زن (۶۰۲) عیدت مبارک (۱۳۰) بازیگران مرد (۳۷۴)
عکس پروفایل و متن (۳۹۸)
دستبند و گردنبند (۷۶)
ورزشی (۹۱) تعبیر خواب (۳۴) خبری (۴۵) حوادث (۳۵) مذهبی (۱۶) کانال (۱۴) متفرقه (۴۸) پروفایل (۱۵) عاشقانه (۷) غمگین (۲) تبریک (۲)
مناسبتها در ایران و جهان (۱۴)
برچسب ها
هم خانواده دانلود استیکر یاسمن برای تلگرام استیکر یاسمن تلگرام استیکر یاسمن برای تلگرام استیکر آزیتا در تلگرام استیکر آزیتا تلگرام استیکر آزیتا برای تلگرام استیکر ماه آذر برای تلگرام استیکر تولد آذر ماهی ها استیکر تولد آذر ماهی استیکر آذر ماهی ها استیکر آذر ماهی ام استیکر آذر ماه اسم بهاره به چینی اسم بهاره به چه معناست اسم بهاره به انگلیسی برای پروفایل اسم بهاره به انگلیسی اسم بهاره ب انگلیسی اسم بهاره انگلیسی استیکر محسن یگانه تلگرام استیکر محسن یگانه برای تلگرام استیکر محسن یگانه استیکر فرزانه و مهدی استیکر فرزانه و محمد استیکر فرزانه و محسن استیکر فرزانه و علی استیکر فرزانه و سجاد استیکر فرزانه و حسین استیکر فرزانه و امید استیکر فرزانه محمد
درباره من
تمامی حقوق مادی و معنوی مطالب منتشره برای گردانندگان این وب سایت محفوظ است
طراحی: سایت ستاپ
گراییدن
معنی گراییدن - معانی، لغت نامه دهخدا، فرهنگ اسم ها، فرهنگ معین و عمید، مترادف و متضاد و ... در فرهنگ لغت آبادیس - برای مشاهده کلیک کنید
گراییدن
بستن تبلیغات
فارسی به انگلیسی
to be inclined, have a tendency, to intend or desire
مترادف ها
join (فعل)
متحد کردن، پیوستن، متصل کردن، پیوند زدن، پا گذاشتن، ازدواج کردن، گراییدن، در مجاورت بودن
tend (فعل)
پرستاری کردن، گراییدن، مواظب بودن، میل کردن، نگهداری کردن از، وجه کردن، متمایل بودن به، گرایش داشتن
لغت نامه دهخدا
گراییدن. [ گ َ / گ ِ دَ ] ( مص ) ( از: گرای + یدن ، پسوند مصدری ). رغبت و خواهش و میل کردن. ( از برهان ). متمایل بودن و شدن :
چه نیکو سخن گفت دانش فزای
بدان کت نه کار است کمتر گرای.
ابوشکور.
به کژی و ناراستی کم گرای
جهان از پی راستی شد به پای.
ابوشکور.
همه به صلح گرای وهمه مدارا کن
که از مدارا کردن ستوده گردد مرد.
ابوالفتح بستی.
تیزهش تا نیازماید بخت
به چنین جایگاه نگراید.
دقیقی.
به آسایش و نیکنامی گرای
گریزان شو از مرد ناپاکرای.
فردوسی.
ز ما هر زنی کو گراید به شوی
از این پس کس او را نبینیم روی.
فردوسی.
گر آیی و این حال عاشق ببینی
کنی رحم در وقت و زی وی گرایی.
زینبی.
من مر ترا پسندم تو مر مرا پسندی
من سوی تو گرایم تو سوی من گرایی.
فرخی.
به نیم خدمت بخشد هزار پاداشن
به صد گنه نگراید به نیم بادافره.
فرخی.
به خدمت تو گراید همی ستاره و ماه
مرا ز خدمت تو بازداشته خذلان.
فرخی.
آن کسی که خشم بر وی دست یابد و اندر آن خشم هیچ سوی ابقا و رحمت نگراید بمنزلت شیر است. ( تاریخ بیهقی ). و کار اصل ضبط کردن اولی تر که سوی فرع گراییدن. ( تاریخ بیهقی ).
دل آنجا گراید که کامش رواست
خوش آنجاست گیتی که دل را هواست.
اسدی.
ره دین گرد هرکه دانا بود
به دهر آن گراید که کانا بود.
اسدی.
راه توزی خیر و شر هر دو گشاده ست
خواهی ایدون گرای و خواهی آندون.
ناصرخسرو.
اگر خون تیره باشد و به سیاهی گراید. ( ذخیره خوارزمشاهی ). اندر بیشتر وقتها زیتی تمام باشد و گاه باشدکه به سرخی گراید. ( ذخیره خوارزمشاهی ).
اکنون نومید مباش بتوبه گرای. ( کتاب المعارف ).
درون رفتم تنی لرزنده چون بید
چو ذره کو گراید سوی خورشید.
نظامی.
گراییدشان دل به افسون خویش
امان دادشان از شبیخون خویش.
نظامی.
ملک زاده ز اندوه آن رنج سخت
سوی آن بیابان گرایید رخت.
نظامی.
به بازار گندم فروشان گرای
که این جوفروش است و گندم نمای.
سعدی ( بوستان ). بیشتر بخوانید ... بستن تبلیغات
فرهنگ فارسی
( گرایید گراید خواهد گرایید بگرای گراینده گرایان گراییده گرایش ) ۱ - ( مصدر ) متمایل شدن میل کردن : بکژی و ناراستی کم گرای جهان از پی راستی شد بپای . ( ابوشکور ) ۲ - قصد کردن آهنگ کردن : چون مرد فرومایه بسوی چوزه گراید شاهین ستنبه به تذروان کند آهنگ . ( جلاب بخاری ) ۳ - نافرمانی کردن سرپیچیدن . ۴ - حمله بردن : حمله بردن بود گراییدن کارزار است جنگ و کوشیدن . ( صاحب فرهنگ منظومه ) ۵ - ( مصدر ) سنجیدن آزمودن آزمایش کردن ۶ - جنباندن پیچاندن تاب دادن : سربی تنان و تن بی سران گراییدن گرز های گران ... .
بستن تبلیغات
فرهنگ معین
(گِ دَ ) ۱ - (مص ل . ) روی آوردن ، میل کردن . ۲ - قصد کردن ، آهنگ کردن . ۳ - (مص م . ) سنجیدن ، آزمودن .
فرهنگ عمید
۱. قصد و آهنگ کردن، یازیدن: به کژّی و ناراستی کم گرای / جهان از پی راستی شد به پای (ابوشکور: شاعران بی دیوان: ۹۵ )، در همه کاری که گرایی نخست / رخنهٴ بیرون شدنش کن درست (نظامی۱: ۷۰ ).
۲. میل و رغبت کردن.
۳. [قدیمی] حمله بردن.
فارسی به عربی
موصل
پیشنهاد کاربران
ترتیب: قدیمیجدیدرای موافقرای مخالف
علی باقری١٦:٤٢ - ١٣٩٩/٠٥/٢٢
گراییدن: در پهلوی گْراییتن grāyītan بوده است.
( ( مرا گفت :خوب آمد این رای تو ؛
به نیکی گراید همی پای تو . ) )
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 218. )
گزارش30 | 4
ابوالفضل عزیزی٠٠:٤٣ - ١٣٩٩/٠٩/١٨ پیوستن
گزارش34 | 2
فردوسی٢٣:٠٠ - ١٣٩٩/١٠/٠٢ میل بودن
گزارش2 | 3
میرحسین سیاوشی خیابانی١٦:٣١ - ١٤٠٠/٠٣/١٦
منسلک داشتن ، منسلک شدن
گزارش0 | 2
اشک١٨:٤١ - ١٤٠٠/٠٧/٠١
میشه بگید با گراییدن یک جمله امری بنویسم
گزارش12 | 2
محمد مظهری٢٠:٤٧ - ١٤٠٠/١٠/٢٧
گراییدن : قصد کردن، آرزو کردن
گزارش0 | 1
محمد مظهری٢٠:٤٨ - ١٤٠٠/١٠/٢٧ قصد کردن، آرزو کردن
گزارش0 | 1
محمد حسین١٣:٥٨ - ١٤٠١/٠٢/١٩
گراییدن = رو آوردن، پذیرفتن
گزارش2 | 0
مشاهده پیشنهاد های امروز
معنی یا پیشنهاد شما
+ افزودن عکس و لینک
بچه ها کسی جواب رو میدونه ؟