واژه ای که به داد و بیداد در جدول
مهدی
بچه ها کسی جواب رو میدونه ؟
واژه ای که به داد و بیداد در جدول را از این سایت دریافت کنید.
داد و بیداد
معنی داد و بیداد - معانی، لغت نامه دهخدا، فرهنگ اسم ها، فرهنگ معین و عمید، مترادف و متضاد و ... در فرهنگ لغت آبادیس - برای مشاهده کلیک کنید
داد و بیداد
/dAdobidAd/
مترادف داد و بیداد: جیغ، خروش، دادوفریاد، شیون، غریو، غوغا، فریاد، قیل وقال، ولولهمترادف ها
uproar (اسم)
غوغا، داد و بیداد، همهمه، غریو، بلوا، شورش، هنگامه
riot (اسم)
غوغا، اشوب، داد و بیداد، یاغیگری، فتنه، بلوا، طغیان، شورش
squabble (اسم)
ستیزه، داد و بیداد، بحث، نزا مختصر
hubbub (اسم)
غوغا، هیاهو، داد و بیداد، جنجال
broil (اسم) مشاجره، داد و بیداد bawl (اسم)
داد و بیداد، گریه، فریاد
rampage (اسم) خشم، داد و بیداد scrimmage (اسم)
غوغا، داد و بیداد، کشمکش، هنگامه
wrangle (اسم)
نزاع، مشاجره، داد و بیداد، بحث
hobble (اسم)
پا بند، داد و بیداد، زنجیر
jangle (اسم)
غوغا، بهی، داد و بیداد، جنجال، قیل و قال
free-for-all (اسم)
داد و بیداد، زدوخورد همگانی
vociferance (اسم)
داد و بیداد، فریاد، سر و صدا، زوزه، فریاد و نعره
vociferation (اسم)
داد و بیداد، فریاد، جیغ، داد، نعره
لغت نامه دهخدا
داد و بیداد. [ دُ ] ( ترکیب عطفی ،اِ مرکب ) رجوع به داد و رجوع به بیداد شود. || عدل و جور. انصاف و ظلم. || داد و فریاد در تداول عوام ، هیاهو. جار و جنجال بپا کردن.
واژه نامه بختیاریکا
قالُ دال
فارسی به عربی
اضطرابات شجار
پیشنهاد کاربران
بهترین معادل رایج برای داد و بیداد:
Ranting and raving outcry
مشاهده پیشنهاد های امروز
معنی یا پیشنهاد شما
+ افزودن عکس و لینک
داد و بیداد در حل جدول
داد و بیداد در حل جدول: هارت و پورت، جنجال
داد و بیداد در حل جدول
جدول آنلاین مسابقه جدول استخاره با قرآن تبدیل تاریخ
شرح در متن تصویری
تاریخ امروز داد و بیداد
داد و بیداد
هارت و پورت جنجال
بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید
امتیاز شما به نتایج جستجوی داد و بیداد در سایت جدول یاب:
معنی این واژه در بانک های دیگر
داد و بیداد (فارسی به انگلیسی): Jangle, Outcry, Squall, Vociferation, Squabble
داد و بیداد (لغت نامه دهخدا): داد و بیداد. [دُ] (ترکیب عطفی، اِ مرکب) رجوع به داد و رجوع به بیداد شود. || عدل و جور. انصاف و ظلم. || داد و فریاد در تداول عوام، هیاهو. جار و جنجال بپا کردن.
داد و بیداد (فارسی به عربی): اضطرابات
داد و بیداد (فارسی به آلمانی): Aufruhr (m), Randalieren, Zusammenrottung (f)
کشورشناسی فال حافظ اوقات شرعی آب و هوا
تعبیر خواب
باشگاه جدول آنلاین مسابقه جدول استخاره با قرآن تبدیل تاریخ
شرح در متن تصویری
تاریخ امروز
بچه ها کسی جواب رو میدونه ؟